نشر توسط:دکتر محمدصالح گرامی
درباره :
خبرها ,
Views 1296
تاریخ : جمعه 23 تیر 1391
نظرات (0)
امريكا در پي راهاندازي شعبهاي از دانشگاه ييل در ايران است تا از
اين طريق، نخبگان ايراني را در راستاي اهداف علمي و جاسوسي راحتتر جذب
كند.
چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۰۰
انتشار خبرهاي مختلف از تلاش
فزاينده كشورهاي غربي براي تأسيس مراكز و شعب دانشگاهي كشورهاي خود در كشور
ما يا كشورهاي آسيايي كه مقصد بسياري از دانشجويان ايراني است از طرفي و
اعلام راهكارهاي جذب نخبگان ايراني داخل و خارج كشور و سرمايههاي انساني
از سوي وزارت علوم و بنياد ملي نخبگان از سوي ديگر، توجهات را به نتيجه اين
تقابل جلب كرده است؛ «سنتي بودن سيستم آموزشي در دانشگاههاي كشور و عدم
نفوذ پژوهش در رشتههاي دانشگاهي، باعث مهاجرت نخبگان پس از پايان تحصيلات
به خارج از كشور ميشود.»
اين اظهارنظر معاون پژوهشي وزير علوم به
اضافه اخباري كه از حوالي بنياد ملي نخبگان مخابره ميشوند، نشان ميدهد
برخلاف واكنشهاي انفعالي گذشته مبني بر تكذيب وجود مهاجرت نخبگان، اين
تهديد را پذيرفتهايم و براي آن به دنبال چاره هستيم.
جدا از اينكه
آمار خروج ۶۲ درصدي المپياديها يا مهاجرت نخبگان از كشور غرضورزانه است
يا خير، اين روزها رسانهها ميدان پاسكاري اخباري از حوزههاي مربوط به جذب
نخبگان، انديشمندان، ايدهپردازان، پژوهشگران و تكنسينها از سوي غربيها
در ميان تهديدات برونمرزي موازي افزايش تحريمها است و از طرفي مسئولان
داخلي هم براي ارتباط با محققان ايراني خارج، كاربردي كردن پژوهشها و
ايجاد بسترهاي صنعتي براي مطالعات دانشگاهي و پژوهشگاهي در تلاش هستند.
بنابراين
بايد ديد در اين عرصه تقابل چه كسي پيروز ميدان است. علاوه بر اين بايد در
نظر داشت كه نتيجه را طرفي تعيين ميكند كه برنامههايش منطبق بر
واقعيتهاي موجود، آيندهنگري ملي و بينالمللي است.
دانشگاههاي امريكايي و دانشجويان ايراني
ممكن
است سخت شدن شرايط براي راهاندازي شعب دانشگاههاي خارجي در كشور بتواند
مسير را براي غربيها در تأسيس مراكز دانشگاهي و به تبع آن شناسايي نخبگان
دانشگاهي دشوار كند، اما قطعاً آنها را از اين كار منصرف نميكند.
راهكار
ديگر دانشگاههاي غربي ورود مستقيم به مذاكره با دانشگاههاي تراز اول
كشور است. اين مسئله كه در قالب طرحهاي تبادل استاد و دانشجو و منابع درسي
و پژوهشي پيگيري ميشود، براي دانشگاههاي ما كه تحت فشار تحريمهاي علمي
قرار دارند وسوسهبرانگيز است. بنابراين لزوم تمركز بر نظارت عملكرد
دانشگاه در عين حفظ استقلال علمي آنها ضروري به نظر ميرسد.
اما
باز هم اين تنها راه نفوذ دانشگاههاي غربي نيست. گزينه ديگر اين
دانشگاهها تأسيس و راهاندازي مراكز و شعب دانشگاهي كشورهاي خود در
كشورهاي بلوك شرق است؛ كشورهايي كه بنابه اعلام وزارت علوم مقصد بيشترين
دانشجويان ايراني است و در اين رابطه به قدري عملكرد سريع و گسترده بوده كه
شورياش صداي آشپز را هم درآورده و به اذعان يكي از خبرگزاريهاي داخلي
اين مسئله به تيتر اول جهان تبديل شده است. به طوري كه «مينهسوتا ديلي» در
گزارشي آورده است: تأسيس مراكز دانشگاهي وابسته در كشورهاي ديگر اثرگذاري
آموزش عالي در توسعه جامعه و برانگيختن تفكر انتقادي را گسترش داده و در
عين حال به جاي القا و اعمال تفكر غربي به دانشجويان، اساتيد، برنامه
آموزشي متناسب فرهنگي - دانشگاهي را در اختيار دانشجويان قرار ميدهند و در
عين حال دانشگاهها ميتوانند از اين طريق سيستم آموزشي خود را جهاني
كنند. راهكار پدافندي در اين صحنه ديگر نميتواند به يك بخشنامه و
آييننامه و اعلام ممنوعيت خلاصه شود زيرا دانشگاههاي كشورهايي نظير مالزي
و سنگاپور تابع سياستهاي وزارت علوم ما نيستند. بنابراين گستردگي بيشتر
دامنه موضوع، دقت نظر بيشتري نيز ميطلبد.
نكته جالب توجه اين است
كه دانشگاه ييل (Yale) امريكا در رأس اين حركت قرار گرفته و با تمركز بر
راهاندازي مراكز دانشگاهي وابسته در كشورهاي شرقي سعي در گسترش دامنه
فعاليت خود و جذب دانشجويان بيشتر دارد. به طوري كه در مدت زمان اندكي
تعداد ثبتنامهاي دانشجويان خارجي اين دانشگاه دو برابر شده و در حال حاضر
۱۰ درصد از دانشجويان اين دانشگاه را دانشجويان خارجي از ۷۰ كشور جهان
تشكيل ميدهند. حالا اينكه از اين تعداد دانشجو چند درصد دانشجويان ايراني
هستند، سؤالي است كه بايد وزارت علوم پاسخگو باشد.
ما چه كردهايم؟
اما
توجه كنيد به واكنش غيرمستقيم وزارت علوم به اين روند. معاون پژوهش و
فناوري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري با اشاره به آغاز اجراي طرحهاي كلان
ملي مصوب شوراي عالي علوم، تحقيقات و فناوري اعلام ميكند: با اجراي اين
پروژهها از سوي دانشگاهها نخبگان براي اجراي اين پروژهها مشغول ميشوند و
در كشور ميمانند.
وي با تأكيد بر اينكه پروژههاي تعريف شده تنها در
حوزههاي پژوهشي نيست، خاطرنشان ميكند: در حال حاضر آموزشهاي كشور در
دانشگاهها سنتي است به گونهاي كه در بسياري از رشتهها به ويژه در
رشتههاي فني و مهندسي، پژوهش در آن نفوذ نكرده است و دليل اين امر وابسته
نبودن صنايع به فناوريهاي پيشرفته و تكيه بر مونتاژ است و اين امر باعث
شده نخبگان كشور پس از پايان تحصيلات به خارج از كشور مهاجرت كنند.
مهدينژاد
نوري كه در همايش همانديشي فناوريهاي كليدي در طراحي و ساخت هواپيماي
۱۰۰ تا ۱۵۰ نفره مسافري سخن ميگفت، اظهار داشت: با اجراي اين پروژهها در
دانشگاهها علاوه بر آنكه نخبگان كشور در اين پروژهها مشاركت دارند موجب
ميشود در دانشگاههاي هشت كشور پژوهشگاههاي دانشگاهي راهاندازي شود.
وي،
اشتغال نخبگان، رفع نيازهاي كشور، مديريت علم و فناوري در سطح كلان و
همچنين ايجاد تحول در دانشگاهها را از جمله مزاياي اجراي اين پروژهها نام
ميبرد و ادامه ميدهد: اگر در دانشگاهها حتي يك ساعت كار پژوهشي در سال
انجام نشود، مشكلي براي آموزش پيش نميآيد و اين آفت آموزش عالي است.
مهدينژاد
معتقد است از ديگر محسنات طرحهاي كلان علمي فناوري شكست تحريمهاي دشمن
عليه ملت ايران است، زيرا آنها در همه صحنهها وارد شدهاند. وي همچنين
تقويت ارتباط بين صنعت و دانشگاه، ايجاد الگوي مديريت پيشرفته با اين
پروژهها، فرصتسازي براي ايجاد اشتغال براي نخبگان، رونق بازار داخلي،
ايجاد نمايشگاه از فناوريهاي پيشرفته و امكان ايجاد و مشاركت قدرتمندانه
را از ديگر محسنات اجراي طرحهاي كلان پژوهشي در كشور دانست.
اگر به
گفتههاي معاون وزير علوم حفظ سرمايههاي انساني و نخبگان داخلي و ايجاد
بستر مناسب براي جذب نخبگان ايراني خارج را نيز بيفزاييم ميتوان به آينده
پژوهشي و صنعتي كشور اميدوار بود.